تاریخچه بهائیت

مطالبی پیرامون واقعیات فرقه بهائیت و چگونگی شکل گیری آن ( Bayanebahaian@Gmail.Com )

تاریخچه بهائیت

مطالبی پیرامون واقعیات فرقه بهائیت و چگونگی شکل گیری آن ( Bayanebahaian@Gmail.Com )

اقدامات سید علی محمد باب

                             بهائیت

سیدعلی محمد باب

 

بنیانگذار این فرقه سید علی محمد شیرازی است که در اول محرم سال 1235 هجری در شیراز متولد شد. پدر او میرزا رضا بزاز شیرازی بود که در اوان کودکی وی زندگی را بدرود گفته بود و سختی ها و رنجهای سید علی محمد از همین زمان آغاز گشت. پس از مرگ پدر زیر سرپرستی دائی خود سید علی که پیشه تجارت داشت قرار گرفت. پس از رسیدن به سن بلوغ به آموختن درسهای ابتدایی فارسی و سپس به فراگرفتن ادبیات فارسی و عربی پرداخت و آنگاه در سلک طلاب علوم دینی درآمد.

در این مدت کارهای او عادی نبود، بدین طریق که از مردم کناره گرفت و در ریاضت کشی و چله نشینی و گرفتن ختومات می کوشید. و نیز از ویژگیهای وی خوش نویسی و تند نویسی بود؛ بطوریکه در این هنر میان مردم مشهور شد و او را خوشنویس ماهری میشناختند. اینها خصوصیاتی است که در شرح احوال اولیه او ثبت شده است.

بهرحال سیدعلی محمد شیرازی پس از پایان تحصیلات مقدماتی و فراگرفتن اصول ادبیات عرب و منطق در تجارتخانه دائی خود به امور داد و ستد پرداخت و پس از چندی به همراه دائی خود به بوشهر رفت و در تجارتخانه دائی خود به کارهای امور بازرگانی اشتغال ورزید. وی در مدت اقامت در بوشهر اوقات فراغت خود را به مطالعه کتابهای دینی و دعاهای وارده و ختومات و ریاضت میگذرانید و از این رو همیشه تنها بسر میبرد.

در مدتی که سیدعلی محمد شیرازی در بوشهر بسر می برد در اثر ریاضتها و خواندن دعاهای مداوم دارای افکار لطیف، شاعرانه و ساده شده بود و آمادگی زیادی برای پذیرش افکار تازه پیدا کرده و گویا اضطرابی نیز در فکر و خیال او پدیدار شده بود. با این اوضاع و احوال و آمادگی ذهنی و جستجوگری در سال 1255 هجری در 20 سالگی به سوی کربلا رهسپار گردید و در آنجا با بعضی از شاگردان سید کاظم رشتی دومین پیشوای فرقه شیخیه که نزدیک بودن ظهور حضرت مهدی (عج) را تبلیغ میکرد آشنا شد و به راهنمایی آنان به نزد سید کاظم رشتی راه یافت.

در مدت زمان ماندن سیدعلی محمد شیرازی در کربلا و استفاده او از حوزه درس سید کاظم رشتی اختلاف است. طبق نوشته خود سیدعلی محمد شیرازی، مدت یکسال در خدمت سید رشتی بوده است. در روزهای آخر آن یکسال به همراه چند نفر از همدرسان خود مدتی به کوفه رفت و در مسجد بزرگ آن شهر که مسکن مرتاضان و معتکفان بود به ریاضت و چله نشینی و اعتکاف پرداخت. پس از آنکه چله ای در مسجد کوفه گرفت، یعنی چهل روز در آنجا به ریاضت نشست؛ دوباره به کربلا رفت و در حوزه درس سید رشتی حاضر شد. ولی این بار بیشتر در انزوا و تنهایی بسر می برد.

سیدعلی محمد شیرازی در سال 1257 هجری (1217 خورشیدی) از کربلا به شیراز مراجعت کرد. در آنجا نیز همانند سالهای توقف در بوشهر و کربلا به خواندن دعاها و ختومات در انزوا گذرانید. پس از مرگ سید کاظم رشتی دومین پیشوای فرقه شیخیه در سال 1259 هجری که در وصیت نامه خود نوشته بود ظهور امام غایب نزدیک است و بهمین علت جانشینی برای خود انتخاب نکرد. سیدعلی محمد شیرازی در سال 1260 هجری (زمان حکومت محمدشاه قاجار) در شیراز خود را «باب» نامید. (باب به معنی "در" است و منظور این نام دری است که مهدی موعود از آن طریق دستورهای خود را برای مردم صادر می کند) سپس به سال 1263 هجری خود را پیام آور مهدی (عج) دانست و کتابی بنام«بیان» منتشر کرد.

در این کتاب اصول آموزش دینی او بیان می شد. باب می اندیشید که جوامع بشری پیوسته در حال پیشرفتند و رهبران این جوامع بنا به مقتضیات زمان عوض می شوند. زمانهای بعدی با زمانهای پیشین فرق دارند و بایستی نظام و قوانین نوین ویژه زمان بر جامعه حکومت کنند. نظام ها و قوانین پیشین به انگیزه کهنگی در دوره جدید نمی توانند نافذ باشند. و خداوند قوانین تازه را از طریق پیام آور به جامعه ابلاغ می کند. رهنمودهای پیام آور از راه کتاب مقدس به مردم ارائه می شود. و بنابراین کتاب تازه جای کتاب قدیمی را میگیرد. بنا به عقیده باب تورات را موسی ارائه داد. عیسی انجیل را به مردم ارائه نمود و حضرت محمد قرآن را آورد.

سیدعلی محمد شیرازی که خود را پیام آور جدید میدانست ضمن کتاب «بیان» یعنی کتاب مقدس جدیدش، برابری تمام مردم از جمله زنان را اعلام داشت. او تأکید کرد که به مرور زمان آموزشهای او در تمام جهان گسترده خواهد شد. اما هم اکنون دین بابی فقط در پنج منطقه ایران یعنی آذربایجان، مازندران، عراق عجم(ایران مرکزی)، فارس و خراسان نفوذ خواهد کرد.

بهرحال سختی و فساد و فشار استبداد و وخامت اوضاع اقتصادی و معنوی و سیاسی، و مظالم حاکمان و مالکان زمان قاجار و نیز تلفات ناشی از بیماریهای مسری و ناامنی روح مردم آنزمان را بیش از پیش علاقمند به ظهور امام غایب و نجات بخش موعود می نمود که هدف و آرزوی نهایی همه ادیان است.

در چنین اوضاع و احوال نابسامان سیاسی و اجتماعی و اقتصادی که مردم منتظر ظهور نجات دهنده موعود بودند سیدعلی محمد شیرازی ادعای خود را اعلام داشت و داعیان وی به مردم میگفتند که او همان امام منتظر و مهدی موعود است که درانتظارش هستید. شاید سید باب در آغاز باور نداشت که مردم دعوت او را زود اجابت کنند. ولی در همان آغاز دعوت، کسان بسیاری مرید او شدند و بیشتر آنان همان شیخیان بودند که به استناد گفته های شیخ احمد احسائی و سید کاظم رشتی در جستجوی ظهور امام غایب در شهرها می گشتند.

در این زمان با توجه به موقعیت ناامیدانه مردم از بهبود وضع اجتماعی و اقتصادی جنبش سختی میان مردم شیعی مذهب افتاد و اغلب کسانیکه دلشان برای دیدن طلعت امام زمان پر میزد ندیده و نشناخته او را قبول کردند و به او ایمان آوردند. در اندک مدت شورشی عظیم میان خاص و عام بلند شد، تا سرانجام نظام الدوله حسین خان قاجار که حاکم شیراز بود او را توقیف کرد و مدت شش ماه در زندان شیراز محبوس نگاهداشت. از این تاریخ به بعد مردمی که مشتاق دیدار امام نوظهور بودند او را ندیدند. زیرا دیگر آزاد نشد و تا آخر عمرش تحت نظر و یا در زندان گذرانید و این امر بیشتر باعث ابهت او در نظر مردم شد.

منوچهرخان معتمدالدوله، خواست که باب را از نزدیک ببیند و حقیقت امر را دریابد و چند نفر را فرستاد تا او را از زندان شیراز به اصفهان بردند. بر حسب فرمان حاجی میرزا آقاسی صدراعظم محمدشاه قاجار که به سبب تمایلات عرفانی روابط خوبی با روحانیون نداشت، سید باب را از اصفهان به آذربایجان بردند و در شهر ماکو یعنی در شمالی ترین نقطه ایران که هم مرز کشورهای روسیه و عثمانی بود، بصورت تبعید نگاهداری کردند. سیدعلی محمد باب در سال 1266 قمری در تبریز کشته شد.

 ظهور فرقه بهائی

پس از تبعید میرزا حسینعلی بهاء از ادرنه به "عکا" وی برای جلب پیروان جدید به فعالیت مستقل خود زیر عنوان "من یظهره الله" و "بهاءالله" افزود. و مدعی نبوت و پیامبری شد و اظهار میداشت که ظهور او همان معادی است که سیدعلی محمد باب پیش بینی کرده بود به همین جهت بیشتر بابیان که به همراه او به عکا رفتند و یا آنان که بعد به او ملحق شده و یا ارتباط می یافتند بهائی خوانده شدند. بهاءالله بوسیله مکاتبه از عکا به ایران، بابیان ایران را هم کم کم پیرو خود گردانید بطوریکه بیشتر بابیان بهائی شدند و بهاءالله را هم "من یظهره الله" دانستند. او روش تازه ای برای بهائیان ساخت و تا آخر عمرش مدت بیست و چهار سال با کمال فراغت و آسودگی اساس آئین خود را در عکا استوار کرد.

رمز پیروزی میرزا حسینعلی بهاء در ادعای "من یظهره الله" خود چند عامل بوده است؛ یکی اینکه وی برادر جانشین سید باب بود و از آغاز خلافت صبح ازل نزد بابیان دارای احترام بود. دوم اینکه او مردی باهوش و دوراندیش بود و اشتباهات باب و عوامل پیروزی او را مورد نظر قرار داده و خوب به اوضاع و احوال اجتماع و مذهب و زمان خود آشنا گردید. از طرفی هم خود میرزا حسینعلی و هم جانشینانش از جمله پسرش عبدالبهاء نوشته اند که جانشین اصلی سید باب، بهاءالله بوده و برای مصلحت، ابتدا صبح ازل در ظاهر و بطور موقت بدان سمت به مردم معرفی شده بود تا توجه مخالفان متوجه بهاءالله نگردد.

میرزا حسینعلی بهاءالله نوشته ها و مقاله ها و رساله ها و کتابهایی به فارسی و عربی نوشت و عقاید و احکام مکتب خود را به عنوان وحی در آنها ایراد کرد. تفاوت اساسی که میان نوشته های میرزا حسینعلی بهاءالله و سیدعلی محمد باب مشاهده می شود، این است که نوشته های بهاءالله هم از لحاظ ادبی و هم از نظر مفهوم و معنا عمیقتر و بهتر از نوشته های عربی باب می باشند. مهمترین نوشته های میرزا حسینعلی بهاء به شرح زیر است.

 

1. کتاب اقدس: که به زبان عربی است و کوشیده است که جمله های آن را مانند جمله های قرآن ایراد کند، او این کتاب خود را وحی منزل شمرده است و دارای 470 آیه است، و شامل همه احکام و حدود آئین بهاء می باشد که در عکا نوشته شده است.

 

2. کتاب ایقان: که ظاهر آن به فارسی است، ولی بیشتر جمله ها و واژه های آن به عربی می باشد. بهاءالله این کتاب را نیز وحی منزل شمرده و در آن به قول خودش خواسته حقانیت قیام باب و نبوت و اصول دین خود را مورد استدلال و توجیه قرار دهد. از قرار معلوم آن را پیش از اقدس نوشته است.

 

3. کتاب اشراقات: که آن را به تقلید کتاب "بیان" سیدعلی محمد باب هم به عربی و هم به فارسی نوشته است که شامل بر احکام و حدود آئین بهاء است.

 

4. کتاب هفت وادی: که آنرا برای شیخ عبدالرحمن کرکوتی نوشته و چون کرکوتی از مشایخ صوفیان بود، بهاءالله مصطلحات صوفیان و عارفان را در آن بکار برده است.

 

۵. کتاب "الواح السلاطین": که آن هم به فارسی و عربی نوشته شده و عبارت است از نامه ها و الواح پراکنده ای که آنها را بهاءالله به پادشاهان و رئیسان جمهور کشورها نوشته است (حاوی 66 لوح). علاوه بر اینها رساله ها و الواح دیگری نیز نوشته که به مجموع آنها "الواح بهاءالله" گفته می شود.

 

میرزا حسینعلی بهاء مؤسس مذهب بهاء به سال 1309 هجری در هفتاد و شش سالگی در شهر عکا زندگی را بدرود گفت و از سه زن او چهار پسر و دو دختر باقی ماندند. یکی از آنها میرزا عباس، ملقب به عبدالبهاء است که جانشین او گردید .

امیر کبیر و بهائیت

امیر کبیر و بهائیت

عبدالبهاء رهبر دوم بهائیت در اعترافات خود به این احکام غیر انسانی علی محمد باب چنین می نویسد : " در یوم ظهور حضرت اعلی ( میرزا علی محمد باب ) منطوق بیان ( عبارت بود از ) ضرب اعناق ( گردن زدن غیر بابیها) حرق کتب ( سوزاندن کتابها) و اوراق و هدم بقاء ( متبرکه) و قتل عام الا من آمن و صدق ( غیر بابیان) بود" ( مکاتیب جلد1 ص 266 نوشته عبدالبهاء)

فتنه انگیزی ها و هراس افکنی های بابیان که برنامه های خود را از دسیسه های رهبران این گروه علی الخصوص میرزا حسینعلی نوری و برادرش صبح ازل که از جمله گروندگان به باب بودند می گرفتند نقش اساسی در قتل عام مسلمانان در شهرهای مختلف کشورمان داشت. با اینکه بعد از مدتی کذب ادعاهای باب برای همگان روشن گردید و باب به دستور حاج میرزا آقاسی صدر اعظم وقت به زندان افتاد، بابیان به سرکردگی میرزا حسینعلی نوری و برادرش صبح ازل در گوشه و کنار کشور با تحریک دست های خارجی که چشم طمع به سرزمین اسلامی ایران داشتند شروع به اغتشاش کردند. تعداد زیادی از هموطنان بیگناه توسط این فرقه به قتل رسیدند و اموالشان غارت شد. واقعه قتل و غارت روستاهای مازندران، قتل و غارت مردم زنجان و نیریز و یزد از جمله وقایع دردناک تاریخ ایران بود. 

در این هنگام امیرکبیر درصدد برمی آید که علی محمد باب را بعنوان عامل این فتنه از میان بردارد و در ملاء عام مجازات کند و از این راه شورش های بابیان را سرکوب نماید. ولی بعضی از علما به علت شبهه جنون و خبط دماغ باب، بر کشتن علی محمد رای ندادند. باید دانست که شبهه جنون باب، بی مورد نبود و از دشمنی با او سر نزده است بلکه مورخان بهائی نوشته اند که علی محمد باب چندی در فصل تابستان در هوای داغ بوشهر بالای بام خانه اش می رفت و در برابر آفتاب سوزان از صبح تا شام به قصد تسخیر خورشید!! اورادی را می خواند این مبلغان بهائی گفته اند مقصود وی از این کار عجیب آن بود که خورشید را واسطه قرار دهد تا پیام وی را به محبوبش ( بهاالله )برساند!!!! ( مطالع الانوار اثر اشراق خاوری مبلغ معروف بهائی ص66 و 67 و کتاب مفتاح باب الابواب ترجمه فرید گلپایگانی ص 89 و 90)

این کار وی مایه پریشانی فکر و معیوب شدن مغز وی را فراهم آورد چنانکه از آثار او نکاتی یافت می شود که این احتمال را در ذهن هر خواننده ای قوت می بخشد از جمله شاهکارهای علمی( تناقضات آشکار) او در کتبش چنین است :

-          علی محمد باب معتقد است حضرت داوود قبل از حضرت موسی میزیسته مدرک: اسرارالآثار حرف ر-قص109 که در قرآن حضرت داوود از انبیای بنی اسرائیل است که ذکر آن بعد از حضرت موسی آمده است.

-          غرق شدن قوم عاد و ثمود در خلیج مدرک: احسن القصص ص34چاپ سنگی . در قرآن آمده که قوم عاد در اثر تبدبادهای پیاپی و قوم ثمود در اثر صاعقه آسمانی هلاک شدند.

-          نجات ابراهیم از رودخانه !!؟؟

-          عمر این عالم دوازده هزار و دویست و ده سال است مدرک: بیان فارسی ص95

-          همانا خدا، اسب را از مرکز باء(حرف ب) مقدر فرموده و قاطر را در صورت "واو" آفریده و خر را به شکل زمین قرار داده تا در سفرهای خود بر آنها سوار شوید مدرک: احسن القصص ص197

-          اگر از سوی یکی از زوجین (زن یا شوهر) مانعی برای تولید فرزند ظاهر شد ( مانند عقیم بودن و غیره) حلال است برای هر کدام به اجازه دیگری که از او ثمره ( فرزند) ظاهر شود ولی وصال جایز نیست مگر با کسی که در آئین بابیگری داخل گردد!!! مدرک بیان فارسی ص298 و بیان عربی ص37 یعنی اگر مردی بابی، از همسر خود فرزند نیاورد می تواند زنش را دراختیار بابی دیگری قرار دهد و از این راه تولید ثمره کند. با این تفاوت که در کتاب بیان عربی شرط اجازه زن و شوهر به یکدیگر برای این عمل غیر اخلاقی را حذف کرده است.

-          جواز استمناء

-          طاهر شمردن منی

-          پرهیز نکردن از فضولات حیوان ! در بیان عربی ص 28 آمده است:ترجمه :            " هفدهم آنکه از آنچه از حیوان ( موش و سگ و خوک و ...) بیرون میآید پرهیز نکنید مگر این که لطافت را دوست داشته باشید"!!!

با این همه برخی از علمای شیعه که احتمال دیوانگی درباره علی محمد را نپذیرفته و او را مردی دروغگو و ریاست طلب و وابسته به استعمار می شمردند، به قتل وی فتوا دادند و علی محمد باب به همراه یکی از پیروانش در 27 شعبان 1266 ه.ق در تبریز اعدام شد.

امروزه با توجه به تناقضات آشکار علی محمد باب در کتب و ادعاهایش و اینکه ادعاهای باب در واقع شالوده بهائیت است، تشکیلات بهائیت به بهانه های مختلف کتب او را در اختیار بهائیان قرار نمی دهد تا مبادا حقیقت برای آنان آشکار شود و مانند بسیاری از مبلغان معروف و بزرگ بهائی که از این فرقه به دامن پاک اسلام بازگشتند از بهائیت برگردند. در برخی موارد که این مطالب افشا می شود قلم توجیه برداشته و به توجیهاتی غیر منطقی و به دور از عقل می پردازند اما باید توجه داشت که انسانهائی که طالب حقیقت اند با تلاش و کوشش و دوری از تعصب به حقیقت دست خواهند یافت و از هدایت پروردگار بهره مند خواهند گشت.علی محمد باب هنگام اعدام 

  

 

علی محمد باب هنگام  اعدام به خاطر خیانتهایش به بشریت(با دستور امیر کبیر اعدام شد.)

نمونه هائی از احکام باب و عبدالبهاء

                               

                           نمونه هائی از احکام باب

1- در کیش باب درس خواندن و درس دادن در هر رشته و علمی تحریم گردیده، مگر آنچه خود باب نوشته یا در ترویج امر بابیت بنویسند.

« لا یجوز التدریس فی کتب غیر البیان »

«  بیان فارسی صفحه ی 130»

2- باب در ردیف تحریم مسکرات و افیون، استعمال دارو را نیز حرام کرده است.

« الباب الثامن من الواحد التاسع فی حرمة التریاق (1) »

« والمسکرات و الدواء مطلقاً ملخص اینباب آنکه کل شئون دون »

« حب ازدون حق بوده و هست و کل شئون حب از حق بوده و هست »

« و نهی شده از مسکرات و آنچه حکم دواء بر او ذکر شده » (2)

و این حکم را در بیان عربی به این صورت آورده :

« انتم الدواء ثم المسکرات و نوعها لا تملکون »

« بیان عربی صفحه ی42 »

3- خرید و فروش صادرات خراسان حرام است.

« و نهی شده از تنباکو و اشباه آن و آنچه که »

« از سمت خراسان حمل میشود. »

« بیان فارسی صفحه ی 322 »

4- باب تجویز میکند که اگر کسی نتوانست همسر خود را باردار کند اذن دهد که از دیگری باردار شود ، مشروط به آنکه شخص ثالث ایمان به باب داشته باشد !!!

« الباب الخامس والعشر من الواحد الثامن »

« فی ان فرض لکل احد »

« ان یتاهل لیبقی عنها من نفس یوحد الله ربها ولابد »

« ان یجتهد فی ذلک و ان یظهر من احد هما ما یمنعهما عن »

« ذلک حل علی کل واحد باذن دونه لان یظهر عند الثمرﺓ »

« و لا یجوز الاقتران لمن لایدخل فی الدین »

« بیان فارسی صفحه ی 298 »   

5- باید بدستور باب کلیه ی کتب علمی جهان در هر رشته بکلی از بین برده شود ، جز کتبی که در ترویج امر او بنویسند .

« الباب السادس من واحد السادس فی حکم محو کل الکتب الا »

« ماانشئت او تنشی فی ذلک الامر »

« بیان فارسی صفحه ی 198 »

6- باب دستور میدهد که هرگاه از پیروان او کسی بسلطنت رسید ، احدی را غیر از مؤمنین به او روی زمین نگذارند .

« الباب السادس و العشر من الواحد السابع فی ان الله قد فرض »

« علی کل ملک یبعث فی دین البیان ان لایجعل احد (3) »

« علی ارضه ممن لم یدن بذلک الدین و کذلک فرض علی الناس »

« کلهم اجمعون »

« بیان فارسی صفحه ی 262 »  

7- سوار گاو نشوید و شیر خر نخورید !!!!

« و انما الخامس من بعد العشر لاترکبن البقر و لاتحملن علیه »

« من شیئی ان انتم بالله و آیاته مومنون ، و لاتشربن لبن »

« الحمیر ... الخ »

« بیان عربی صفحه ی 49 »  

8- بدون رکاب و لگام بر حیوانات سوار نشوید !!!

« و لا ترکبن الحیوان الا و انتم باللجام و الرکاب لترکبون »

« بیان عربی صفحه ی 49 » 

9- تخم مرغ را قبل از پختن بجائی نزنید می شکند و ضایع میشوید . !!!!

« و لاتضربن البیضه علی شیئی یضیع مافیه قبل ان یطبخ »

ما تخم مرغ را رزق نقطه ی اولی ( علی محمد باب ) قرار دادیم ، شاید شما شکرگزاری کنید !!!!

« هذا ما قد جعل الله رزق نقطه الاولی فی ایام القیامه »

« من عنده لعلکم تشکرون »

10- استمناء در شریعت باب جایز است .

« و قد عفی عنکم ما تشهدون فی الرویا او انتم بانفسکم »

« عن انفسکم تستمنیون »

« بیان عربی صفحه ی 35 »

عفو شد از شما آنچه که در خواب می بینید و همچنین عفو شد که شما بوسیله خودتان از خودتان منی بگیرید . 

11- کودکان را روی صندلی یا کرسی یا تخت بنشانید که از عمرشان حساب نشود و بهر چه خوشنود شوند آزادشان گذارید و به آنها خط شکسته بیاموزید .

« و لتستقرن الصبایا علی سریر اوعرش او کرسی فان »

« ذلک لم یحسب من عمر هم و لتاذنن لهم بما هم یفرحون »

« و لتعلمن خط الشکسته (4) »

« بیان عربی صفحه ی 26 »

12- بدستور باب هر شخص بابی حق ندارد بیش از 19 جلد کتاب داشته باشد ، و اگر تخلف ورزید 19 مثقال طلا جریمه باید بدهد .

« نهی عنکم فی البیان ان لا تملکن فوق عدد الواحد من کتاب »

« و ان تملکتم فلیلزمنکم تسعه عشر مثقالا من ذهب حداً فی »

« کتاب الله لعلکم تتقون »

13- باب دستور میدهد تمام آثار او را مالک شوند ولواینکه چاپی باشد .

« ثم العاشر اذا استطعتم کل آثار النقطه تملکون و لو کان چاپا »(5)

« بیان عربی صفحه ی 42 »

14- باب خرید و فروش عناصر اربعه و بتعبیر خودش « عناصر الرباع » را تحریم کرده است !!!!

« ثم الحادی من بعد العشر لا تبیعون عناصر الرباع و لا تشترون »

« بیان عربی صفحه ی 43 »

15- باب دستور میدهد اموال و هرچه را که منسوب بغیر مومنین به اوست ، در هر کجا قدرت دارند مصادره کنند .

« ثم الخامس فلتاخذن من لم یدخل فی البیان ما ینسب الیهم »

« ثم ان آمنو التردون الا فی الارض التی انتم علیها لا تقدرون »

                                                 

« بیان عربی صفحه ی 18 »

  

16- باب دستور میدهد که از مدفوع حیوانات پرهیز نکنید .

« ثم السابع من بعد العشر ما یخرج من الحیوان فلاتحذرن »

« بیان عربی صفحه ی 28 »

17- باب دستور میدهد از سگ و غیر آن پرهیز نکنید .

« قل الاول فلا تحترزن عن الکلب و غیره »

« بیان عربی صفحه ی 44 »  

18- در شریعت باب واجب است که هر نفسی برای وارثان خود نوزده ورق کاغذ سفید لطیف ارث باقی گذارد !!!

« الباب الثانی من الواحد الثامن یجب علی کل نفس ان یورث »

« لوارثه تسعه عشر اوراقا من القرطاس اللطیفه »

« بیان فارسی صفحه ی 274 »

19- باب دستور میدهد که بندگان خدا در هر آبادی « بیت حر » بسازند . اگر توضیح خود او در سطور بعد نباشد (در کتاب بیان ) بهیچوجه فهمیده نمیشود منظور از « بیت حر » ( خانه گرم ) حمام است .

« الباب الثالث من الواحد السادس فی ان الله قد حکم »

« بان ینبو اعباده فی کل قریه من بیت حر »

20- در آئین باب تزویج دو خواهر در یک زمان و ازدواج خواهر و برادر جایز است و در کتاب « هشت بهشت » که در آئین باب و تاریخ بابیه نوشته شده در صفحه 189 سطر دوم و سوم مینویسد :

« ششم – ( از احکام نکاح ) اینکه جمع مابین اختین در شریعت بیان جائز است .»

« هفتم – نکاح اخت ( خواهر ) مادام که برادر او از هنگام ولادت رویت نکرده باشد جائز است .»

1- کذا فی الاصل

2- مانند اینکه طبیعت میوه را بعنوان دارو برای مریض تجویز کند خوردن آن حرام میشود .

3- کذا فی الاصل

4- کلمه ی شکسته فارسی است که باب با الف ولام عربی استعمال کرده وغلط است ، مثل اینکه ما کلمه ی دوچرخه را که فارسی است با الف و لام عربی ترکیب کنیم و بگوئیم الدوچرخه کانت دوادا .

5- همه می دانند که الفبای عربی (چ) و (پ) ندارد و استعمال کلمه چاپ که با تنوین هم آورده شده است در عربی غلط رسوائی است.

                     

                            نمونه هائی از احکام بهاء

1- سارق باید اول تبعید نمود وسپس محبوس ساخت و با رسوم علامتی بر پیشانی او بنهند و برای دفعات بعد در بهائیت حکمی نیست .

« قد کتب علی السارق النفی و البحس و فی الثالث فاجعلوا »

« فی جبینه علامته یعرف بها »

« کتاب اقدس آیه ی 109 »

توضیح – در بهائیت زن بهائی اگر دزدی کرد حکمی ندارد .

2- هر مرد و زن بهائی که مرتکب زنا شوند باید 9 مثقال طلا به بیت العدل بپردازند و در مرتبه دوم 2 برابر اول ،یعنی 18 مثقال .

« قد حکم الله لکل زان و زانیه دیه مسلمه الی بیت العدل »

« و هی تسعه مثاقیل من الذهب و ان عادامره اخری عودوا »

« بضعف الجزاء »

« کتاب اقدس آیه ی 117 »

3- در قانون ارث بهائیت خانه ی مسکونی و لباس مخصوص متوفی اختصاص به ارشد اولاد دارد و سایر وراث از آنها محرومند .

« و جعلنا الدار المسکونه و الالبسه المخصوصه للذریه »

« من الذکران دون الاناث و الوارث »

« کتاب اقدس آیه ی 57 »

4- کسیکه عمداً خانه ی کسی را بسوزاند ( ولو خانه های پوشالی و حصیری ) باید خود او را بسوزانند !!!

« من احرق بیتاً متعمد افا حرقوه »

« کتاب اقدس آیه ی 140 »

5- بهاءالله همه چیز را پاک میداند از روزی که خودش بر جهان تجلی کرده است.

« قد تغمست الاشیاء فی بحر الطهاره فی اول الرضوان »

« اذتجلینا علی من فی الامکان »

« کتاب اقدس آیه ی 246 »

6- بهاءالله دستور میدهد که بهائیان هفته ای یکبار ناخن های خودشان را بگیرند و در آبی که تمام بدن را فرا گیرد فرو روند .

« قد کتب علیکم تقلیم الاظفار و الدخول فی ماء یحیط »

« هیاکلکم فی کل اسبوع »

« کتاب اقدس آیه ی 246 »

7- در بهائیت حکمی برای منع ازدواج با محارم جز حرمت ازدواج با زن پدر وجود ندارد .

« قد حرم علیکم ازواج آبائکم »

« کتاب اقدس آیه ی 253 »

8- و همچنین منعی از عمل شنیع لواط نشده ، زیرا بنص کتاب اقدس بهاءالله خجالت کشیده اند حکم آن را بیان کنند .

« انا نستحی ان نذکر حکم الغلمان »

« کتاب اقدس آیه ی 253 »

9- بهاءالله آزادی را حماقت میداند و کسانیرا که در راه آزادی مبارزه میکنند جاهل و نادان میشمارد .

« انا نری بعض الناس ارادو الحریه و یفتخرون بها اولئک »

« فی جهل مبین »

« کتاب اقدس آیه ی 281 »       

                

اهداف اصلی ما از ایجاد این وبلاگ

 

با سلام بر دوستداران حقیقت

ما در این وبلاگ مقالاتی پیرامون حقایق بهائیت را در اختیار عموم  دوستداران  حقیقت قرار  میدهیم  تا با واقعیات پیرامون  این فرقه آشنا شوند . امید است با  اظهار نظر و  ارسال مقالات خود ما  را  در این رسالت خطیر یاری فرمائید.